درکشوری که %35 جمعیت آن بین 15تا20سال دارندو%65 نیزشهرنشین هستند؛بسترهای مناسب بروزبحرانهای اجتماعی کم نیستندوهمه هم این بسترهارابه خوبی میشناسیم.شرایط جامعه ی مابه شکلی است که درکل،روابط بسوی « پنهان کاری »هدایت میشود.باوجودزندگی دوگانه دردرون خانواده هاواجتماع؛جوان مانمیتواند پاسخ نیازهای طبیعی خودرا به شکلی سالم و« در جامعه »بدست آوردودرنتیجه؛روابط به« خفا »میرود.
برای نمونه،موسیقی یکی ازنیازهای ذاتی وطبیعی انسان است.وقتی زمینه وامکان حضورجوان وبروزاستعدادهاوهیجان وی درقالب برنامه های سالم دربطن جامعه فراهم نشود؛مجبورمیشودبرای« ارضای نیازبه شادی »به زیرزمینی تاریک و پنهان برودکه بطورقطع،روابط سیاه و پنهان کارانه ی دیگری را پیش روی خواهدداشت وتردیدی نیست که برای ارضای نیازهای ذاتی خودبه راههای غیرطبیعی وبدفرجام کشیده خواهدشد.
بازتاب سیاستگزاریهاوبرنامه ریزیهای کنونی درقبال نسل جوان،چیزی نیست جزآنکه این نسل را مدام به واکنش منفی وادارکند.آنچه موجب عدم تعادل درجامعه است،غفلت ماازیک نکته ی اساسی است وآن اینکه؛برنامه های ما نیازمندبازنگری،واقع بینی،درک شرایط زمان وقدرت انطباق باویژگیهای عصرحاضرضمن لحاظ کردن پیشینه ی فرهنگی واصالتهای ملی و دینی است.
دراین راه باید به تناسب سیاستگزاریها،برنامه ریزیها و تصمیماتمان با روحیات نسل جوان و اقتضای زمانه توجه وعنایت ویژه یی داشته باشیم.یادمان باشد روی پیراهنی که روی شلوار است؛ کت نمی پوشند.....یاعلی
|